ضرورت شناخت سرگذشت جوامع انسانى
مسلم است كه قرآن يك كتاب تاريخى محض نيست كه فقط رويدادهاى تحقق يافته را براى اطلاع از خود آن رويدادها بيان كند . بلكه منظور خداوندى از بيان داستانها و رويدادها شناساندن ابعاد گوناگون انسان و متوجه ساختن مردم به قوانين ثابت و پايدار مانند كنش و واكنش و مقدمه و نتيجه و محاسبه قانونى در شئون زندگى است . مردم با اين شناخت است كه ميتوانند از روى تجربه و بصيرت بناى « حيات معقول » خود را استوار بسازند . ما در قرآن داستانهائى را مىبينيم كه چند بار تكرار شده است مانند داستان نوح و موسى ( ع )
[ 99 ]
و چگونگى رويارويى آنان با مستكبران و تبهكاران . اين تكرار داراى همان فلسفه آموزش و توجيه مؤكد انسانها به واقعيات و قواعد زندگى است كه مردم بدانند حيات آدمى شوخى نيست و محاسبه قانونى در كار است از جمله آياتى كه شناخت سرگذشت جوامع را توصيه و مورد دستور قرار مىدهد بدينقرار است :
1 قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسيرُوا فِى الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبينَ 1 ( پيش از شما سنتهائى در گذشته است ، پس در روى زمين به سير [ و تحقيق ] بپردازيد و بنگريد كه عاقبت تكذيب كنندگان [ حق و حقيقت ] به چه وضعى منتهى شده است ) .
2 يُريدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَ يَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ 2 ( خداوند مىخواهد براى شما آشكار كند و شما را به سنتهايى كه پيش از شما بوده است هدايت كند و شما را بسوى خود بازگرداند و خداوند دانا و حكيم است ) .
3 وَ اذْكُروُا اِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ عادٍ وَ بَوَّأَكُمْ فِى الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِها قُصُوراً وَ تَنْحِتُونَ الْجِبالَ بُيُوتا فَاذْكُروُا آلاءَ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِى الْأَرْضِ مُفْسِدينَ 3 ( و بياد بياوريد كه خداوند شما را بعد از قوم عاد ،
جانشين ساخت و شما را در روى زمين مستقر نمود كه در زمينهاى هموار قصرها ساختيد و از كوهها خانهها مىتراشيد ، پس نعمتهاى خداوندى را متذكر شويد و در روى زمين به افساد مپردازيد ) .
4 اَ فَلَمْ يَسيرُوا فِى الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ 4
-----------
( 1 ) آل عمران آيه 137 .
-----------
( 2 ) النساء آيه 26 .
-----------
( 3 ) الاعراف آيه 74 .
-----------
( 4 ) محمد ( ص ) آيه 10 .
[ 100 ]
( آيا در روى زمين سير نكردهاند تا به عاقبت كار كسانى كه پيش از آنان بودهاند ، بنگرند ) .
5 اَ فَلَمْ يَسيروُا فِى الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها وَ اذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَاِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمىَ الْقُلُوبُ الَّتى فِى الصُّدُورِ 1 آيا در روى زمين سير نكردهاند ، تا براى آنان دلهائى باشد كه بوسيله آنها تعقل كنند و گوشهايى باشد كه بوسيله آبها بشنوند ، حقيقت اينست كه گاهى چشمانى كور نمىشود ولى دلهائى كه در سينهها است نابينا ميگردند ) .
6 اَ وَ لَمْ يَسيرُوا فىِ الأَرْضِ فَيَنْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا اَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثارُوا فىِ الْأَرْضِ وَ عَمَرُوها اَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوها وَ جائَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا اَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ 2 ( آيا آنان در روى زمين سير نكردهاند ، تا به عاقب كار كسانى پيش از خودشان بنگرند كه از آنان قويتر بودند و زمين را زير و رو كردند و پيش از آباديهائى كه در زمين آنان ايجاد كرده بودند ، آباديها بوجود آوردند و پيامبران آنان با دلايل روشن آمده بود . خداوند بآنان ظلم نكرده است ، آنان هستند كه ظلم بخود ورزيدهاند ) .