آيا رشد جسمانى و توقف و نزول آن با فعاليتهاى مغزى و روانى رابطه مستقيم دارد ؟
بطور طبيعى و معمولى آغاز رشد مغزى و روانى در دوران كودكى با آغاز جسمانى رابطه مستقيم دارد . ولى اين به آن معنى نيست كه هر اندازه كه رشد جسمانى قويتر و عالىتر بوده باشد ، بالضروره رشد فعاليتهاى مغزى و روانى نيز بايد قويتر و عالىتر بوده باشد . آنچه كه مشاهده ميشود اين است كه دو نوع رشد در حالات طبيعى و معمولى بموازات هم حركت ميكنند بطوريكه توقف و نزول رشد جسمانى مستلزم توقف و نزول رشد مغزى و روانى نيز ميباشد .
مسئلهاى كه قابل توجه است اينست كه فعاليتهاى مغزى و روانى با شروع دوران توقف رشد جسمانى و حتى با شروع دوران نزول كه حداكثر از چهل سال به بعد كاملا طبيعى است ، به رشد و پيشرفت خود ادامه ميدهد ، ورزيدگىهاى منطقى و تفكرات عقلانى و انديشههاى مثمر و حتى اكثر اكتشافات و بارقههاى سازنده پس از طى دوران رشد جسمانى بجريان ميفتند . نبوغ بزرگترين نوابغ علمى و هنرى و سياسى و نظامى و مديريتها و همچنين رفتارهاى عالى اخلاقى
[ 110 ]
بسيار عالى همه و همه پس از انقراض دوران ميانسالى بروز ميكند . در توضيح اين اختلاف سمت حركت ميان جسم و فعاليتهاى مغزى و روانى تئوريها و مباحث خيلى زياد مطرح است كه از اين مبحث ما خارج است . حتى ديده شده است كه بعضى از افراد انسانى در كهنسالى از حساسيت و تعقل بسيار برخوردار ميشوند . دو آيه در قرآن مجيد وجود دارد كه سير نزولى انسان را در بالا رفتن ساليان عمر گوشزد ميكند :
4 يا ايها الناس ان كنتم فى ريب من البعث فانا خلقناكم من تراب ثم من نطفة ثم من علقة ثم من مضغة مخلقة و غير مخلقة لنبين لكم و نقر فى الارحام ما نشاء الى اجل مسمى ثم نخرجكم طفلا ثم لتبلغوا اشدكم وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ اِلى اَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً وَ تَرَىَ الْأَرْضَ هامِدَةً فَأِذا اَنْزَلْنا عَلَيْها الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ اَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بهيج 1 ( اى مردم ، اگر شما درباره برانگيخته شدن در روز قيامت در ترديد هستيد [ به جريان خلقت خود بنگريد ] كه ما شما را از خاك آفريديم ، سپس [ جريان خلقت شما ] از نطفه سپس از علقه ، سپس از مضغه [ عبور مينمايد ] در اين جريان بعضى از جنينها داراى خلقت كامل هستند و برخى در حال نقص [ رو به كمال و تمام ] ما با اين سير طبيعى [ موضوع خلقت براى روز قيامت را ] بشما روشن ميسازيم و هر چه را كه ميخواهيم تا مدتى معين در ارحام مادران مستقر مينمائيم ،
سپس در حاليكه كودكيد شما را از ارحام بيرون ميآوريم ، سپس به قدرت و رشد خود ميرسيد ، زندگى برخى از شما در [ جوانى و ميانسالى ] بپايان ميرسد و بعضى ديگر تا مراحل ضعف و درماندگى عمر ميرسد و در نتيجه پس از فراگيرى علم ، چيزى را نميداند . [ مثل ديگر براى برانگيخته شدن در روز قيامت مثل زمين است ] زمين را مىبينى كه در خاموشى و بىطراوتى فرو
-----------
( 1 ) الحج آيه 5
[ 111 ]
رفته است ، هنگاميكه آب براى او فرو فرستاديم به جنبش و اهتزاز در ميآيد و روئيدنيهايش سر ميكشد و از هر جفت زيبائى روئيدنيها را ميروياند ) .
5 لَقَدْ خَلَقْنَا الْأِنْسانَ فى اَحْسَنِ تَقْويمٍ . ثُمَّ رَدَدْناهُ اَسْفَلَ سافِلينَ .
اِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلوُا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ اَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ 1 ( ما انسان را در بهترين تركيب آفريديم ، سپس او را به پستترين مراحل زندگى حركت داديم .
مگر آنانكه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند ، براى آنان پاداشى است بدون منت ) در اين دو آيه پايان حيات انسان را جهل و خمودى گوشزد ميكند .
البته اين جهل و خمودى يك پديده طبيعى است كه در نتيجه فرسودگى اعصاب و سلولها و اعضاء و عضلات بوجود ميآيد . ولى از اين جريان نزولى نبايد چنين نتيجه گرفت كه پايان زندگى آدميان سقوط و نابوديست ، بلكه با نظر به دليل عقلى جاويد بودن روح و آيات فراوان و احاديث فوق تواتر كه بقاى روح را با اندوختههايش اثبات ميكند . آياتى متعدد ميگويد : حتى باندازه ذرهاى خير يا شر كه در اين دنيا از انسان سرميزند ، نتيجهاش را خواهد ديد . آياتى ديگر ميگويد : هر نفسى در گرو اندوختههاى خويش است . اين اندوختهها كه در تعيين سرنوشت نهائى روح تأثير كامل دارد ، شامل علم و معرفت و عمل و انديشه و همه پديدههاى انسانى ميباشد . مثل انسان مثل درختى است كه از دوران نهال بودن حركت ميكند و به دوران بارورى ميرسد و سپس از كار ميفتد . ميوههائى را كه درخت در دوران بارورى بوجود آورده است ، در حيات انسانها بوجود و يا اثر خود ادامه ميدهد ولى خود آن ابزار مستهلك ميگردد .
-----------
( 1 ) التين آيه 4 و 5 و 6
[ 112 ]