نتيجه دوم
تفسيرى كه در مقدمه مبحث شناختهاى غيبى درباره غيب آورديم و گفتيم : غيب يك معناى عمومى است كه شامل هر گونه ناپديد بودن از ديدگاه ميشود ، با آيه شماره 2 و آيه 102 از سوره يوسف كاملا تأييد ميشود كه خداوند پس از بيان جريان داستان حضرت يوسف ( ع ) به پيامبر اكرم ( ص ) ميفرمايد : ( اينها خبرهاى غيبى هستند كه ما بتو وحى ميكنيم و تو در نزد آنان نبودى وقتى كه تصميم گرفتند و به مكر و حيله پرداختند ) و همچنين در آيه شماره 2 خداوند پس از بيان داستان پر ماجراى حضرت نوح به پيامبر
[ 56 ]
اكرم ( ص ) ميفرمايد : ( اينها خبرهاى غيبى هستند كه ما بتو وحى ميكنيم نه تو و نه قوم تو اين داستان را پيش از اين نميدانستيد . . . ) با اينكه واقعيت اين داستانها با نمودهائى كاملا محسوس در سرگذشت تاريخى بشر بوقوع پيوسته است .