محيط طبيعى
سرزمينى معجزه در موقعيت آن روز :
( از جهت پستى و سقوط و بدبختى مردم و نامناسب بودن محيط طبيعىاش ) .
و سرزمينى معجزه براى آينده :
( به جهت خدمتى جاودانى كه به انسانيت انجام داد و رسالتى كه راه تكامل را براى همه بشريت هموار ساخت ) .
دشتهاى بسيار پهناور ، كه اگر بارانها سيرابش مىكرد و سبز و خرّم مىگشت ، گرسنگان روى زمين را سير نموده برهنگان جهان را لباس مىپوشانيد .
گسترش شگفتانگيز بيابانهايش از حدود خيال بالاتر و از قالبگيرىهاى تصور بيرون بود . دشت و بيابانهايى كه گويى نخستين دوران تكوّن خود را سپرى مىكند . ريگزارهايى بصورت تپّهها و پيچاپيچ و گسيخته از هم . كوههايى خشك و كمارتفاع و بيابانهايى آتشزا و شعلهور ، نه آماده كشت و كار و نه براى سكونت مناسب . آنجا كه كشت و كار نباشد ، امكان سكونتى براى انسان نيست . گرمايش از سختترين گرماى اقاليم دنيا . با اينكه سه دريا آن سرزمين را در ميان خود گرفته است ، جز بارانهاى مختصرى در بعضى از نقاط آن شبه جزيره رطوبتى وجود ندارد . با فرود آمدن آن بارانهاى گسيخته و اندك گاهى سبزى با طراوت و خرمى در آن نقاط پديدار مىگردد ، ولى ديرى نمىگذرد كه بادهاى مسموم بر همان روئيده هاى با طراوت وزيدن مىگيرد و نه تنها آن نورسيدههاى سرسبز را خشك ميسازد و از بين مىبرد ، بلكه گاهى حيات جانداران را پايان مىدهد .
بينوا شعراى آن ريگزارها كه با وزش موجى از نسيم صبا از طرف شرق ،
[ 260 ]
سر ذوق آمده ، چنان هيجانى براى شعر گفتن پيدا مىكنند كه گويى بوى عطرآگين بهشتى به مشامشان رسيده است .