شيطان حضرت آدم ابو البشر را فريب داد
پليدى شيطان در سجده نكردن به آدم ( ع ) خاتمه نيافت ، بلكه همواره در فكر پائين آوردن مقام ابو البشر بود ، اين بار درصدد اغواى وى برآمد و اغوايش در آدم تأثير كرد . اين نابكارى دوم معلول حسادت ديرينه شيطان با او بود كه نميتوانست منزلت والاى او را كه دمسازى با موجودات مقدس بود ،
تحمل نمايد . لذا او را بخوردن از گندم تحريك كرد و سوگند خورد كه من از روى خيرخواهى ترا بخوردن گندم وادار ميكنم بعضى از اهل كتاب گفتهاند :
مقصود از شجره منهيه كه نميبايست آدم از آن تناول كند درخت خير و شر ، يا درخت معرفت بوده است اين گونه افسانهها ساخته شده افكار بيخيال و بى اعتناء به خير و شر و معرفت ميباشد كه با نظر به فلسفه خلقت بنىآدم كه عبادت معرفت بوده است :
و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون 1 ( و من جن و انس را نيافريدم مگر اينكه مرا بپرستند ) .
پوچ و خرافات است . اسلام با نظر به قرآن و سنت معتبر آن درخت گندم معرفى كرده است . و بهر حال حضرت آدم بجهت اغواى شيطان از عهده اين آزمايش بزرگ برنيامد .
و لقد عهدنا الى آدم من قبل فنسى فلم نجد له عزما 2 ( ما پيش از اين به آدم عهد كرديم ، ولى او فراموش كرد و مقاومتى براى اجراى تصميم در او نيافتيم ) .
اغواى شيطان يقين او را گرفت و او را به ترديد انداخت . گفته شده است : اينكه آدم يقينش را از دست داد بجهت سوگندى بود كه شيطان ياد كرده بود . در نتيجه از دست دادن يقين بود كه سرور و شاديهاى آدم به ترس و اندوه مبدل گشت و از خوردن فريب شيطان ، پشيمانى را نتيجه گرفت . ولى
-----------
( 1 ) الذاريات آيه 56 .
-----------
( 2 ) طه آيه 115 .
[ 173 ]
او آدم بود ، لذا اصرار به اشتباه خود نكرد و به تصحيح و تأويل و فلسفهبافى ناروا براى تبرئه خود نپرداخت ، لذا با لطف و عنايات الهى [ در بعضى از روايات چنين آمده است كه خداوند اسماء مقدس ائمه معصومين را باو ياد داد كه بآنان توسل كند ] با كمال صراحت اعتراف به اشتباه كرد و گفت :
قالا ربنا ظلمنا انفسنا فان لم تغفر لنا و ترحمنا لنكونن من الخاسرين 1 ( اى پروردگار ما ، ما بخويشتن ستم كرديم ، اگر بر ما نبخشائى و ترحم نفرمائى ما از زيانكاران خواهيم بود ) .
خداوند رحمتش را شامل حال او فرمود و وعده بازگشت به بهشت جاويدان را به او داد و سپس او را رهسپار اين دنيا كه جايگاه آزمايش و توالد و تناسل است رهسپار ساخت . حال كبر و لجاجت شيطان را در نظر بياوريم كه بجاى اينكه مانند آدم از معصيتى كه بجهت امتناع از سجده بر آدم مرتكب شده بود ، توبه و استغفار كند ، به پليدى و بيشرمى خود افزود و قال انظرنى الى يوم يبعثون . قال انك من المنظرين .
قال فيما اغويتنى لاقعدن لهم صراطك المستقيم 2 ( گفت : تا روزيكه فرزندان آدم محشور خواهند شد ، بمن مهلت بده . خداوند فرمود : تو از مهلت دادهشدگانى . شيطان گفت : در مقابل اغوائى كه درباره من نمودهاى ، قطعا در كمين فرزندان آدم كه صراط مستقيم را پيش خواهند گرفت ، خواهم نشست ) .
[ تا آنانرا اغوا كنم
گفت انظرنى الى يوم الجزا
كاشكى گفتى كه تب يا ربنا
آرى ، اينست قانون زنجيرى معصيتهاى متوالى كه ماداميكه علت ارتكاب معصيت وجود داشته باشد [ كه در شيطان تكبر و حسادت بود ] هر جرمى را كه مجرم مرتكب ميشود ، براى تصحيح كار غلط خود و يا براى اشباع حس انتقام به جرم ديگرى مرتكب ميشود .
-----------
( 1 ) الاعراف آيه 23 .
-----------
( 2 ) الاعراف آيه 16 .
[ 174 ]
107 ، 108 وَ اصْطَفى سُبْحانَهُ مِنْ وَلَدِهِ اَنْبِياءَ اَخَذَ عَلَى الْوَحْىِ ميثاقهُمْ وَ عَلى تبْليغِ الرِّسالَةِ اَمانَتَهُمْ ( خداوند سبحان در اين كره خاكى پيامبرانى از فرزندان آدم برگزيد و از آنان براى سپردن وحى و امانت در تبليغ رسالت پيمان گرفت ) .
در اين جملات سه موضوع بسيار مهم مطرح شده است :