محدوديت همتها و هشيارىهاى آدميان
بار ديگر تأكيد مىشود كه نيروهاى عقلانى و احساسى در هر عظمت و امتيازى كه باشد و هشيارى و حدس و قدرت استدلال آدمى هر اندازه هم كه گسترده و نافذ باشد ، چون با وسايل مبتنى بر كميّتها و كيفيتهاى گرفته از قلمرو حسّ و طبيعت صورت مىگيرد ، لذا توانايى راهيابى بآن مقام الهى را نخواهد داشت .
اين هم يك قانون كلّى است كه تا موضوعى در ديدگاه آدمى برنهاده نشود نه براى رسيدن به آن ، بعنوان هدف مىكوشد و نه درصدد آگاهى و هشيارى درباره آن برمىآيد .
از طرف ديگر با برنهاده شدن موضوع در ديدگاه آدمى ، همان موضوع با كميتها و كيفيتها و خصوصيات ذهنى محدود مىگردد . با نظر به اين دو قانون معرفت ، شناخت ما هرگز احاطه بآن موجود برين نخواهد داشت .
[ 30 ]
6 ، 7 ، 8 الّذي ليس لصفته حدّ محدود و لا نعت موجود و لا وقت معدود و لا اجل ممدود [ 1 ] ( صفات ذات پاكش به مقياسات و حدود برنيايد و هيچ ترسيم و تصوير مشخّصش نسازد . اوصاف جلال و جمالش فراسوى زمان است و ماوراى برهههاى معدود و مدّتهاى محدود ) .