وحدت دين
چند جمله فوق بخوبى اثبات مىكند كه آنچه كه خدا براى جوامع انسانى فرستاده است ، يك دين است و مكتبهاى متنوع ساخته شده ذهنى و خواستههاى سوداگران بوده است . سه موضوع كه در جملات فوق ديده مىشود ، دليل وحدت دين مىباشد :
1 طناب دين از هم گسيخته بود . ترديدى نيست كه اگر واقعا دين متعدد و متنوع بود چنانكه در آن روز مشاهده مىشد ، گسيخته شدن معنايى نداشت ، زيرا فرض اينست كه هر يك از اديان ، از اصل از يكديگر جدا بوده است .
معلوم مىشود كه اساسىترين مختص دين حق ، وحدت انسانها در هدفها و وسايل زندگى مادى و معنوى در مسير تكامل است كه از هم گسيختنش موجب نكبتها و تيره روزىهاى جاهليت بوده است .
2 اصول بنيادين مورد اختلاف گشته بود . اگر وحدتى در اصول بنيادين وجود نداشت و هر يك از اصولى كه مكتبهاى آن دوران ادعا مىكردند ، بجاى خود صحيح بود ، اختلاف در آنها اشكالى نداشته و موجب بدبختى آن دوران نمىگشت .
3 واقعيت امر پراكنده بود ، مسلم است كه اگر امر الهى كه دين اصلى است ذاتا متنوع و متعدد بود ، اختلاف و پراكندگى ، يك پديده اصلى و حقيقى بوده موجب تشويش و تيره بختى مردم آن دوران نبود .