دليل يكم انتزاع كلى
يكى از فعاليتهاى رايج عقل عبارت است از انتزاع كليات [ 1 ] مسلم است كه كلّى يك مفهوم ذهنى است كه به هيچ وجه تجسّم عينى ندارد و هيچ قضيهاى به عنوان قانون در هيچ يك از علوم و بينشها وجود ندارد مگر اينكه از آن مفهوم كلّى برخوردار مىباشد .
ساخته شدن كلى در ذهن آدمى از قبيل انعكاس يك نمود فيزيكى در آيينه نيست ، زيرا عينيت ندارد و نيز قابل تجزيه هم نمىباشد ، زيرا كلّ نيست كه از اجزايى تشكيل شده باشد . البته اشكالى از « بركلى » معروف است كه مىگويد : من نمىتوانم كلّى تجريد شده از همه خواصّ و مشخصات فردى را تصور كنم . كيست
( 1 ) اگر چه درباره عامل انتزاع كليات كه آيا عقل است ، يا نفس ، اختلاف وجود دارد ،
ولى هر عاملى هم كه بوده باشد مىتواند وجود فعاليت تجريدى را در درون آدمى اثبات نمايد .
[ 139 ]
كه بتواند اثبات كند : مثلثى را كه تصور كرده است نه مختلف الاضلاع است و نه متساوى الاضلاع ، نه كوچك است و نه بزرگ ، نه متحرك است نه ساكن . . . ولى بر كلى نمىتواند فعاليتى به عنوان كلّى را از ذهن آدمى انكار كند ، لذا موضوعى شبيه به فرد مردّد را پيش مىكشد و خود را قانع مىسازد .
به نظر مىرسد كه يكى از فعاليتهاى مغزى ما كلّىسازى است ، محصول اين فعاليت عكسى از نمود فيزيكى ندارد ، مانند خود عدد كه بهيچ وجه ، عكس و صورت فيزيكى در ذهن ندارد .
همين فعاليت يكى از روشنترين دلايل تجرّد عامل روح است كه محصولى كاملا مجرد از مادّه و مادى را به وجود مىآورد . اين دليل را قدما و صدر المتالهين تأييد كردهاند . و از همين نوع فعاليت است ، وحدتگيرى و غيره .