عامل دوم
هدفگيرى خود انسان و كوششهاى اختيارى او براى وصول به آن هدف . امتيازاتى كه با اين عامل تحصيل مىگردد ، در منطقه ارزشها قرار مىگيرد ،
-----------
( 1 ) الحجرات آيه 13 .
[ 176 ]
اگر چه ناچيزترين پديده بوده باشد .
اين مثال روشن را بارها در نظر آوردهايم كه فرض كنيم كوه دماوند به عللى مربوط به مواد زيرزمينى منفجر شود و صدها چشمه زلال از درون آن راه بيافتد و كوير ايران را چنان احياء كند كه بتواند زندگى ميليونها انسان را تأمين نمايد .
اين امتياز فوق العاده چشمگير ، انفجار دماوند را وارد منطقه ارزشها نميكند ،
زيرا آنچه كه واقع شده است ، اينست كه مقدارى عوامل طبيعى در گذشته ، آب فراوانى را در درون كوه دماوند جمع كرده ، امروز عوامل ديگرى آن آب را بيرون آورده و به جريان انداخته است . همه اين پديدهها جز جريان جبرى در مسير جبرى نبوده است . در صورتى كه يك پينهدوز كه كفش شما را در مقابل پول معينى ميدوزد ،
اگر چند بخيه ديگر بيش از كار مورد معامله به كفش شما بزند با اين هدفگيرى كه كفش چند روز بيشتر در پاى يك انسان دوام پيدا كند ، وارد منطقه ارزشها مىگردد .
با مطالعه دقيق در سه نوع اختلاف مزبور مسئله مورد بحث روشن ميگردد .
زيرا اختلاف طبيعى و روانى در افراد آدمى چنانكه گفتيم : ضرورتى است كه از حتمىترين قانون زندگى ناشى گشته است .
و با دقت كافى در دو نوع بودن امتيازات ، اين اعتراض برداشته مىشود كه چرا خداوند ، بعضى از انسانها را با مقام نبوت ممتاز نموده است ؟ زيرا اولا همه آدميان كه براى پيامبرى برگزيده نمىشوند ، چنانكه اگر همه كرات منظومه شمسى ،
خورشيد بودند ، زندگى جانداران و نباتات در روى زمين امكانپذير نبود . نيز هر كس كه به مقام نبوت برسد ، همين سئوال وجود دارد كه چرا خدا آن شخص را با نبوت ممتاز نموده است ؟
اين همان سئوال خندهآورى است كه با نظر به نادانى درباره علل جريانات عالم هستى براى خود مطرح مىكنيم كه مثلا چرا ستاره شعراى يمانى در آن نقطه از فضا قرار گرفته در نقطه مقابل واقع نشده است ؟
ثانيا چنانكه گفتيم : امتيازى كه به اختيار و كوشش خود انسان مستند نباشد ،
[ 177 ]
وارد منطقه ارزشها نمىگردد . اختصاص دادن يك فرد براى نبوت از آنجهت كه وابسته به عوامل عالى خلقت است ، از امتيازات ارزشى محسوب نمىشود ، مانند سرمايه كلانى كه در اختيار كسى قرار مىگيرد .
امتياز ارزشى از آن موقع شروع مىگردد كه اين سرمايه بطور منطقى بكار بيافتد . بهمين جهت است كه بيان امتيازات پيامبر اكرم در آيات قرآنى ناشى از كار و كوششهايى است كه او چه بطور شخصى و چه بجهت داشتن سرمايه نبوت انجام داده است ، نه تنها از آن جهت كه او براى نبوت و رسالت برگزيده شده است .
بلى ، مسلم است كه برگزيده شدن يك انسان به مقام شامخ نبوت ، بدون تصفيه روح و تحصيل شايستگى كامل امكانپذير نمىباشد ، ولى صفاى روح و شايستگى كامل درون ، علّت تامّه نبوت نيست ، بطورى كه يك فرد سالهاى متمادى در مسير تطهير درون بكوشد و رسيدن به پيامبرى را هدف خود قرار بدهد و سپس پيامبرى را از خدا طلبكار باشد و بگويد :
من كار كردهام ، مزدم را مىخواهم ، يعنى علتى را به وجود آوردهام ، معلولش ( پيامبرى ) را بايد به وجود بياورى يك مثال ساده مىتواند به توضيح اين مسئله كمك كند و آن اينست كه وجود آب كه در رودخانه جارى مىشود ، و مىرود و درختان و كشتگاهها و گلها را احياء مىكند ، از ذات خود رودخانه نيست ، يعنى اين رودخانه نيست كه آب را به وجود آورده است ، بلكه فقط مسير آن آب است ، البته شخص خردمند مسير آب رودخانه را از راهى قرار مىدهد كه آلوده به مواد مضرّ و سربالا نباشد كه جلو جريان آب را بگيرد . موضوع نبوت با نظر به دلايل عقلى و آيات قرآنى شبيه به آب است كه در درون پاك پيامبران بجريان مىافتد و انسانها را احياء مىكند .
امتياز ارزشى پيامبران در اين جريان ، پاك بودن و پاك نگاهداشتن درون است . بهمين جهت است كه پيامبران الهى ، مخصوصا پيامبر اسلام در انجام تكاليف و تحمل مشقتها و ناگوارىها و شبزندهدارىها از همه مردم كوشاتر بودهاند .
[ 178 ]
يا اَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ . قُمِ الْلَّيْلَ اِلاَّ قَليلاً . نِصْفَهُ اَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَليلاً . اَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتيلاً . اِنَّا سَنُلْقى عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقيلاً . اِنَّ ناشِئَةَ الْلَّيْلِ هِىَ اَشَدُّ وَطْأً وَ اَقْوَمُ قَيلاً . اِنَّ لَكَ فِى الْنَّهارِ سَبْحاً طَويْلاً . وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ اِلَيْهِ تَبْتيلاً 1 .
( اى پيچيده در لباس خواب ، همه شب را براى عبادت برخيز ، مگر اندكى از آن را ، نيمى از شب را برخيز ، اگر معذور بودى ، مقدارى كم از نيم شب را .
و اگر قدرت داشتى بيش از نيم شب را به عبادت خداوندى برخيز . قرآن را خوب تلاوت نما . آماده باش كه بزودى سخن سنگينى بر تو القاء خواهيم كرد .
تحمل اين سخن بسيار سخت است و بدانجهت ترا به عبادتهاى شبانگاهى تحريك مىكنيم كه گرديدن تكاملى روح در تاريكىهاى شب قدمهايت را در راهى كه در پيش دارى محكمتر مىسازد و سخنت را ثابتتر مىنمايد . شناورى تو در تكاپوهاى روزانه بس طولانى است . بياد نام پروردگارت باش و در اين امر خطير از همه عوامل بريده ، ببارگاه خدايت منقطع باش ) .