میكردند و جنايتهای ابوسفيان و معاويه و زياد در كوفه و خاندان اموی رااصولا فراموش نمیكردند و گول ظاهر فعلی معاويه را كه دم زدن از دين بهخاطر منافع شخصی است نمی خوردند و عميق فكر میكردند و حساب میكردند آياحسين ( ع ) برای دين و دنيای آنها بهتر بود يا يزيد و معاويه و عبيدالله، هرگز چنين جنايتی واقع نمیشد . پس در حقيقت علت عمده اينكه مردمینسبتا معتقد به اسلام اينطور با خاندان پيغمبر رفتار كردند در صورتی كههمانها حاضر بودند قربة الی الله در جنگ كفار شركت كنند فقط و فقطفراموشكاری مردم و گول ظاهر خوردن آنها بود يعنی نتوانستند پشت پردهنفاق را ببينند . ظواهر شعائر اسلامی را محفوظ میديدند و توجه به اصول ومعانی از بين رفته نداشتند . البته در اين حادثه چنانكه قبلا گفتيم رعب وترس و استسباع از يك طرف ، و فساد اخلاق رؤسا و رشوه خواری آنها و طمعآنها و اطاعت كور كورانه - به حسب خوی قبيلی عربی - كوچكترها از رؤسایقبائل از طرف ديگر نيز از عوامل مهم وقوع اين حادثه بود . اين حادثه صد در صد يك حادثه اسلامی است . امام حسين به قول آن مردمعاند ، به سيف جدش كشته شد ، اما به علت جهالت و ظاهربينی و گول حفظظواهر و شعائر خوردن مردم . از جمله عواملی كه در اين حادثه زياد دخالت داشت اين بود كه به حسبتصادف ، كارگردانان اين حادثه يكعده مردمی بودند كه جانی بالفطره بودندو به قول " عقاد " : المسخاء المشوهين اولئك الذين تمتلی صدورهمبالحقد علی ابناء آدم و لاسيما من كان منهم علی سواء الخلق و حسن الاحدوثة، |