« و ان الجشع لا يقدم رزقا و الجزع لا يؤخر اجلا » " (1) . عقاد میگويد : وكان يومئذ فی نحو الثلاثين من عمره فكأنما اودع هذه الكلمات شعار حياتهكاملة منذ أدرك الدنيا الی أن فارقها فی مصرع كربلا ( 2 ) . اين اشعار را به آنحضرت نسبت میدهد :
اغن عن المخلوق بالخالق |
تغن عن الكاذب بالصادق |
و استرزق الرحمن من فضله |
فليس غير الله من رازق |
من ظن ان الناس يغنونه |
فليس بالرحمن بالواثق (3) |
و ايضا :
لعمرك اننی لاحب دارا |
تكون لها سكينه و الرباب |
پاورقی : 1 - [ ترجمه : عموجان ! خداوند قادر است كه وضع كنونی را دگرگون سازد، و خداوند هر روزی دست به كار چيزی است ، و اين قوم دنيای خود را ازتو باز داشتند و تو دين خود را از آنان . راستی كه تو چه بی نيازی ازآنچه تو را محروم ساختند ، و آنان چقدر به آنچه تو آنها را محروم ساختینيازمندند . پس از خداوند صبر و ياری بخواه ، و از حرص و بی تابی به اوپناه بر ، كه صبر از دين و كرم است . و نه حرص روزی را پيش اندازد ونه بی تابی اجل را به تأخير افكند ] . 2 - [ ترجمه : و آنروز آنحضرت سی ساله بودند ، و گويا شعار تمام زندگیخود را از روزی كه پا به دنيا گذارد تا روزی كه در قتلگاه كربلا از دنيامفارقت كرد در اين چند كلمه گنجانده بود ] . 3 - [ ترجمه : با پيوستن به خالق ، از مخلوق بینيازی جو تا با پيوستنبه راستگو ، از دروغپرد از بی نياز شوی . و از فضل خدای رحمان روزی طلب، كه جز خداوند روزی دهندهای نيست . هر كس پندارد كه مردم وی را بینيازتوانند كرد بی شك به خدای رحمان و ثوق و اطمينان ندارد ] .