گفتيم كه يكی از علل و يا مهمترين علت شهادت امام حسين و يا مهمترينعلت گرويدن مردم به امويان جهالت مردم بود . از طرفی هم میدانيم امامحسين با يزيد مبارزه نمیكرد ، او بالاتر از اين بود كه هدفش شخص و فردباشد ، هدف او اصولی و كلی بود . در حقيقت امام حسين با ظلم مبارزهمیكرد و با جهل ، چنانكه در زيارت به ما تلقين و تعليم كردهاند كه هدفاين مبارزه از بين بردن جهل و گمراهی است چنانكه در زيارت اربعين است:« و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرش الضلالة » ( 1 ) .اكنون توضيح میدهم كه مقصود از جهالت مردم اين نبود كه چون مردمبیسواد بودند و درس نخوانده بودند مرتكب چنين عملی شدند و اگر درسخوانده و تحصيل كرده میبودند نمیكردند . نه ، در اصطلاح دين جهالت ،بيشتر در مقابل عقل گفته میشود و مقصود آن تنبه عقلی است كه مردم بايدداشته باشند . ( و به عبارت ديگر قوه تجزيه و تحليل قضايای مشهود وتطبيق كليات بر جزئيات است و اين چندان ربطی به سواد و بیسوادی ندارد. علم ، حفظ و ضبط كليات است و عقل قوه تحليل است ) . به عبارت ديگرامام حسين شهيد فراموشكاری مردم شد زيرا مردم اگر در تاريخ پنجاه شصتساله خودشان فكر میكردند و قوه تنبه و استنتاج و عبرت گيری در آنهامیبود و به تعبير سيد الشهدا كه فرمود : « ارجعوا الی عقولكم » اگر بهعقل و تجربه پنجاه شصت ساله خود رجوع پاورقی : 1 - [ ترجمه : و خون قلب خويش را در راه تو نثار كرد تا بندگان تو رااز نادانی و حيرت گمراهی نجات بخشد ] . |