رسول الله ، والله لا تری الجنة ابدا " ( 1 ) . ( تذكره سبط ص 259 )يحيی بن الحكم ( برادر مروان حكم ) گفت : " بين شما و پيغمبر خدا درروز قيامت جدائی افتاد . من ديگر در هيچ كاری با شما شركت نمی كنم " .( طبری ، جلد 4 ، ص 356 ) يحيی بن الحكم وقتی كه سر امام را مقابل يزيد ديد ، از روی ناراحتی وتأسف گفت : " سميه بايد فرزندانش به عدد ريگهای بيابان باشد ولیفرزندان دختر پيغمبر بايد كشته و نابود گردند " ( طبری ، جلد 4 ، ص 352) هند زن يزيد وقتی كه از ماجرا آگاه شد خود را در لباس مخصوص مستوركرد و از اندرون خانه به مجلس مردان آمد و گفت : آيا اين سر حسين فرزندفاطمه است ؟ يزيد گفت : آری ، سر حسين فرزند فاطمه است ؟ تو برای اوگريه و عزاداری كن . خدا بكشد ابن زياد را كه در كشتن او تعجيل كرد . (طبری ، جلد 4 ، ص 356 ) به نظر من از اينها بالاتر اينكه معاويه پسر يزيد خود را از خلافت خلعكرد و بر يزيد و بر معاويه لعنت فرستاد و حق را به جانب حسين ( ع ) وعلی ( ع ) داد . عليهذا بزرگترين اثر حادثه كربلا اين بود كه پرده نفاق رادريد و حساب سلطنت عملا از حساب دين جدا شد ، و اگر حادثه كربلا نبود ،امويين به نام دين بر مردم حكومت میكردند و البته اين چسبيدن آنها بهدين ، در نظر عدهای آنها را تبرئه میكرد و در نظر عده بيشتری دين راملوث مینمود . پاورقی : 1 - [ ای پليد ! پسر رسول خدا را كشتی ؟ به خدا سوگند هرگز روی بهشترا نخواهی ديد ] . |