( حافظ ) . شعر مدح و چاپلوسی هم داريم مثل :
نه كرسی فلك نهد انديشه زير پای |
تا بوسه بر ركاب قزل ارسلان زند |
اختصاص به شعر ندارد ، نثر هم همين طور است : " « قد استطعموكمالقتال » . . . " ( 1 ) همچنين خطبه طارق يك نثر حماسی است ." « و العاديات ضبحا ». . . " نيز يك نثر حماسی است . حكايت " درعنفوانی چنانكه افتد و دانی با زيبا پسری سری و سری داشتم به حكم آنكه .. . " نثری است غنائی . بلكه حادثهها و تاريخچهها و وقايع نيز چنيناست . تاريخ اسلام يك تاريخ حماسه است مثل داستان شعار ابوذر در مكه .داستانهای موعظه و غنائی هم زياد داريم . خود شخصيتها گاهی يك شخصيتحماسی است ( 2 ) . اكنون برويم سراغ شخصيت حسينی و هم سراغ حادثه تاريخی كربلا و هم سراغشعارهای حسينی . حسين يك شخصيت حماسی ، و حادثه كربلا يك داستان حماسی ، و شعارهایحسينی شعارهای حماسی است . 2 - خلاصهای از سخنرانی شب 13 محرم / 88 در حسينيه ارشاد [ تحت عنوان" حماسه حسينی " ] : گفتيم همان طور كه منظومهها ، حماسی ، غنائی يا رثائی يا
پاورقی : 1 - " نهج البلاغة " خطبه . 51 [ اينان از شما خوراك جنگ میطلبند ]. 2 - در يادداشتهايی از " سوكارنوا " در " اطلاعات " خواندم كهمیگفت من يك عاشق بزرگم ، و عشقبازيهای خود را ذكر كرده بود . بنابراين او يك شخصيت غنائی بوده نه سياسی .