اطراف اصلحيت فرد ديگر باشد ولی غير صالح كارها را بر مدار و محوراسلامی میچرخاند . علی (ع) فرمود : « و الله لاسلمن ما سلمت امور المسلمينو لم يكن فيها جور الا علی خاصة » . د - بيعت ، عقد بود مانند عقد بيع و اجاره و نكاح ، و تعهدآور بود ،قابل نقض نبود . علی ( ع ) فرمود : عهد با كافر را نيز نبايد نقض كرد والا امان باقی نمیماند . ه - مسئله اعتراض به كار خليفه وقت ولو منتهی به عزل او بشود درصورتی كه انحراف پيدا میكند ، خود يك مسئلهای است در اسلام به نام امربه معروف و نهی از منكر . امام حسين مكرر به اين اصل استناد كرد . شرطاين اصل نيست كه خون ريخته نشود ، شرطش اينست كه نتيجه نهائی آن بهنفع اسلام باشد ، نظير خود جهاد با كفار . و - موضوع دعوت امام از طرف مردم كوفه و اتمام حجت ، خود يك مطلبیاست . امام هم خيلی عاقلانه و مدبرانه عمل كرد : اول به نامههای آنهاجواب داد ، چندين بار پيك رد و بدل شد ، ابتدا نمايندهای از طرف خودشفرستاد ، مسلم هم سياست علوی را به كاربرد ، يعنی بدون هيچ نوع نيرنگ واغفالی در كمال صراحت با مردم عمل كرد ، نه پولی از مردم گرفت و نهپولی در ميان رؤسا تقسيم كرد ، همان سياستی كه حاضر نيست هدف را فدایوسيله كند . امام كه امتناع از بيعتش قطعی و همچنين تصميم به اعتراضشقطعی بود ، به آنها جواب مساعد داد . علت اينكه از مكه در آنوقت حركتكرد يكی اين بود كه فرصت خوبی بود ، ديگر اينكه خطر بزرگی پيش آمده بود. فرصت اين بود كه در روز |