4 - قبول اين مسئوليت شرائط سنگينی دارد ، چه از نظر اطلاعات وآگاهيها و چه از نظر قدرت اجرائی . اشكال كار ما تنها در اين نبوده ونيست كه ما توجه كافی به اين اصل نداشته ايم ، اشكال بيشتر ما در اينبوده كه ما خود را آماده برای انجام چنين وظيفه خطيری كه نامش مسئوليتعمومی اجتماعی ( 1 ) برای پيشبرد هدفهای اسلامی است نداشتهايم . نه آگاهیما كامل بوده و نه قدرت اجرائی ما . لهذا ما زيانی كه از راه انجام واجراء جاهلانه اين اصل بردهايم ، از ناحيه ترك آن نبرده ايم . مظاهرفعاليت ما در اين راه نشان میدهد كه ما تا چه حد آمادگی داشتهايم . بهعبارت ديگر كارنامه ما در امر به معروف و نهی از منكر خيلی خراب وسياه است . معلوم میشود آگاهی ما تا چه حد بوده و قدرت ما تا چه حد .البته اشكال كار ما بيشتر در ناحيه آگاهی است نه در ناحيه قدرت ( 2 ) ،و هر دو شرط به اصطلاح شرط وجودند نه شرط وجوب ، يعنی شرط هستند كه بايدآنها را تحصيل كرد . نمونههای كار ما از حساسيتهای ما درباره مسائل ،كتابهايی كه منتشر میكنيم كه تا چه حد با پيشبرد هدفهای اسلامی منطبق است، پولهايی كه انفاق میكنيم ، تبليغايی كه میكنيم ، مسائلی كه بيشتر فكرما را به خود مشغول میسازد ، از اينها میتوان فهميد كه چه پاورقی : 1 - و به عبارت ديگر نشانه كامل همبستگی ما است ، نشانه كامل اينستكه المؤمن للمؤمن كالبنيان يشد بعضه بعضا ، المسلمون تتكافؤ دماؤهم » .. . خلاصه ، نتيجه مطلب ، همبستگی ، همدردی و نيرو است ، وحدت است ،شخصيت است . 2 - در اين ناحيه است كه به اوضاع زمان خودمان واقف نيستيم ، نه تنهاجرياناتی را كه در بطن حوادث مستتر است درك نمی كنيم و رشد نداريم ،حتی پديدههای بسيار ظاهر را هم نمی بينيم . |