حماسه حسينی 1 - برای اينكه مفهوم كلمه بالا روشن شود لازم است كلمه حماسه را تفسيرو معنی كنيم . در " نهاية " ابن اثير ( ج 1 ) میگويد : الحمس جمعالاحمس و هم قريش و من ولدت قريش ، و كنانه ، و جديلة قيس . سمواحمسا لانهم تحمسوا فی دينهم أی تشددوا . و الحماسة الشجاعة ، كانوا يقفونبمزدلفة و لا يقفون بعرفة ، و يقولون : نحن أهل الله فلا نخرج من الحرم وكانوا لا يدخلون البيوت من أبوابها و هم محرمون " ( 1 ) . قاموس میگويد : " حمس - كفرح : اشتد و صلب فی الدين و القتال فهوحميس و أحمس . . . " ( 2 ) . اصطلاحا در مورد بعضی اشعار كلمه " حماسه " اطلاقپاورقی : 1 - [ حمس جمع أحمس است و آنان طايفه قريش و اولاد آنان و طايفهكنانه و جديله قيس هستند . آنان حمس نام گرفتهاند زيرا در دين خودتحمس يعنی شدت و استواری داشتند . و حماسه ، شجاعت است . عادتشان اينبود كه در مزدلفه وقوف میكردند و در عرفه نمی كردند ، و میگفتند : مااهل خدائيم بنابر اين از حرم بيرون نمی شويم . و نيز در حال احرام از دروارد خانههاشان نمیشدند ] . 2 - [ حمس بر وزن فرح يعنی در دين و كار زار ، سخت و محكم است ، واسم از اين فعل ، حمس و احمس است ] . |