ابومخنف در اين باره چيزی نقل كرده و نه لهوف ، و نتيجه چنين میشود كهنقل لهوف منهای نقل ابیمخنف مساوی است با هيچ : هيچ = نقل ابیمخنف نقل لهوف اينجا جای به علاوه است نه جای منها . . . . « عن زرارش عن ابیجعفر ( ع ) قال : كتب الحسين بن علی من مكهالی محمد بن علی : بسم الله الرحمن الرحيم ، من الحسين بن علی الی محمدبن علی و من قبله من بنیهاشم ، اما بعد ، فان من لحق بی استشهد و من لميلحق لم يدرك الفتح و السلام » " . يعنی " اين نامهای است از حسين بن علی به محمد بن علی ( ابنحنفيه ) وبنی هاشم كه با او هستند : كسيكه بمن ملحق شود در معرض شهادت خواهد بود، و كسيكه بمن ملحق نشود بفتح و پيروزی نخواهد رسيد والسلام " .اين خود نشان میدهد كه امام [ شهادت خويش را ] میدانسته و بلكه حتیجای شهادت را هم میدانسته . بلكه شهيد میشود نه در معرض شهادت خواهدبود . صفحه 129 : و اگر كسی بگويد : كشته شدن در راه دين مطلوب خداست جوابش اينست كهكشته شدن مطلوب خدا نيست بلكه دفاع و حمايت از دين مطلوب خداست كهگاهی به كشته شدن ميانجامد ، پس آنچه مطلوبست و خدا خواسته ، دفاع ازدين است نه كشته شدن . همين ، جواب نويسنده است . بدون شك مقصود اين |