| فان شئت النجاش فزر حسينا |
| لكی تلقی الاله قرير عين |
| فان النار ليس تمس جسما |
| عليه غبار زوار الحسين |
( 1 ) پس وقتی كه غبار زوار حسين بر روی يك دزد جانی بنشيند او را نجاتدهد ، خود زوار چه مقام و درجهای دارند ! و حتما بالاتر از ابراهيم خليلخواهند بود ! به قول شاعر :
| من خاك كف پای سگ كوی كسیام |
| كو خاك كف پای سگ كوی تو باشد |
و به قول شاعر اصفهانی مردی را در قيامت میآورند و ملائكه غلاظ و شداداو را به محضر عدل الهی میبرند و هی به گناهان او شهادت میدهند و موردتوجه فرشته مأمور رسيدگی [ واقع ] نمی شود ، میگويند : شكمها پاره كردهاست ، . . . ديوان مكرم صفحه 133 :
| اگر اين مرده اشكی هديه كرده |
| و لش كن گريه كرده |
| عيان گر معصيت يا خفيه كرده |
| ولش كن گريه كرده |
| نماز اين بنده عاصی نكرده |
| مه حق روزه خورده |
| ولی يك ناله در يك تكيه كرده |
| ولش كن گريه كرده |
| اگر پستان زنها را بريده |
| شكمهاشان دريده |
| هزاران مرد را بی خصيه كرده |
| ولش كن گريه كرده |
| اگر از كودكان شيرخواره |
| شكمها كرده پاره |
| به دسته گريههای نسيه كرده |
| ولش كن گريه كرده |
پاورقی : 1 - [ اگر نجات خواهی به زيارت حسين برو تا خداوند را با چشم روشنديدار كنی . زيرا كه آتش دوزخ به جسمی كه غبار پای زائران حسينی بر رویآن نشسته ، نمی رسد ] .