حركت كرده است كه با پشتيبانی نيروهائی كه نماينده وی مسلم بن عقيلآماده كرده بود بفرياد مردم ستمديده برسد و از آن نيروها آتشی برافروزد وريشه استبداد سياه را بسوزاند و كاخ ظلم و ستم را ويران سازد و برويرانههای حكومت عدالت كش بنیاميه حكومتی صد در صد اسلامی و عدالتگستر تأسيس نمايد و نقشه فرزند پيغمبر ( ص ) اين بوده است كه قدرت رابا قدرت جواب بگويد و كلوخ انداز را با سنگ پاداش بدهد . از اينسخنان آتشين حسين بن علی ( ع ) روشن میشود كه شرائط پيروزی آنحضرت بردشمن موجود بوده . بدون شك دعوت مردم كوفه و استصراخ آنها يكی از عوامل نهضت است ووظيفه خاص ايجاب میكرده است . ولی اين ، دليل نمی شود كه وضع مردمكوفه طوری بوده كه برای كسی كه در درجه اول طبق نظر مؤلف برای جان خودشبايد میانديشيد ، بشود روی آنها حساب كرد . همچنانكه گفتيم ، از اينادله ، اين مطلب استفاده نمی شود . صفحات 62 و 63 : در اينجا توجه به اين نكته لازم است كه ابن عباس پس از آنكه طبق گفتهاكثر مورخان در سال 40 هجری در زمان اميرالمؤمنين ( ع ) از بصره بمكهرفت ( 1 ) ديگر بعراق برنگشت و از آن زمان تا سال 60 هجری كه سال قيامامام حسين ( ع ) است نتوانست از اوضاع عراق عموما و كوفه خصوصا ازنزديك آگاه گردد . و از سال 40 هجری كه ابن عباس از بصره پاورقی : 1 - تاريخ طبریج 4 ص 108 و . 109 |