به نظر نمیرسد كه از جهت شرايط ، بشود اينها را از هم قياس گرفت .صفحات 56 و 57 : از اين دعوت صريحی كه امام از مردم بصره میكند تا برای برگرداندنخلافت اسلامی به اهل بيت پيغمبر با آنحضرت همكاری كنند و سنت رسول خدارا زنده گردانند بخوبی روشن میشود اميد و امكان اين معنی بوده است كهامام در اين مبارزه پيروز گردد و با تشكيل حكومت نيرومندی اسلام پايمالشده را نجات دهند و سنت فراموش شده پيغمبر را زنده گرداند . البته كسی مدعی نيست كه اميد و امكان ، صد در صد منتفی بوده است ،ولی اين برای مؤلف كافی نيست . مؤلف مدعی است كه شرايط به طوری مساعدبوده كه لااقل صدی پنجاه امكان موفقيت بوده است ، و اين ، با اين دليلاثبات نمی شود . صفحه 58 : از اين سخن امام كه ميفرمايد : " « فان نزل القضاء بما نحب فنحمدالله علی نعمائه » . اگر قضای خدا به دلخواه ما نازل شد خدا را بر ايننعمت شكر میكنيم " بخوبی روشن میشود كه آنچه در درجه اول مطلوبآنحضرت بوده تشكيل حكومت و نجات دادن اسلام بوده و اين اميد وجود داشتهاست كه امام با پشتيبانی ارتش كوفه در آن شهر مستقر شود و حكومتمستقلی تشكيل بدهد و سنت پيغمبر را زنده كند . اين مطلب جای شك و ترديد نيست . هيچكس مدعی |