امام سه پيشنهاد كرد : الف - بازگشت به حجاز ، ( با آنكه حجاز مأمن نبود ( « لو ترك القطالنام » ) ( 1 ) . ب - كوچ كردن به يكی از سرحدات . ج - ملاقات با يزيد . 15 - آقای صالحی با اتكاء به آنچه از سيد مرتضی در " تنزيه الانبياء "و شيخ طوسی در " تلخيص الشافی " نقل میكند مدعی است كه : الف - امام پس از اطلاع از جريان كوفه و شكست نيروهای عراق و عدمامكان مراجعت به حجاز مايل بود با يزيد ملاقات كند . ب - اميد اينكه ملاقات با يزيد كار را به مسالمت حل كند وجود داشت .ولی آقای صالحی توضيح نمی دهد كه با بيعت يا بدون بيعت . شق اول راامام قبول نمیكرد و شق دوم را يزيد . ج - يزيد نسبت به امام از ابن زياد ملايمتر بود ، و در حقيقت مايل بهكشتن امام نبود و امر به قتل امام نكرده بود . د - امام يقين داشت كه اگر تسليم ابن زياد بشود ذليلانه كشته میشود .نتيجه همه اينها اين است كه امام هيچگونه راه فراری نداشت ، قبل ازشنيدن جريان كوفه اميد پيروزی داشت ، اين اميد زياد هم بود ، بعد از اينجريان حاضر شد به حجاز برود ، پاورقی : 1 - [ اگر قطا ( نام پرندهای است ) را به حال خود نهند میخوابد ] . |