روحيه اصحاب ابن زياد و ركب اناسا منهم الفزع الدائم بقية حياتهم ( 1 ) ( چون عقيده ووجدانش ضد عمل خودش بود و دائما وجدانش به او القاءاتی میكردند مثلبسياری از كسانی كه گرفتار عذاب وجدان میشوند و فرياد میزنند : مرابكشيد ! اين وجود ننگين را از بين ببريد ! ديوانگی بسر بن ارطاش در آخرعمرش شايد از همين قبيل بوده . آن فرشته مأمور عذاب اينگونه افراد همانوجدان خود آنها است ) لانهم عرفوا الاثم فيما اقترفوا عرفانا لا تسعهمالمغالطة فيه ( 2 ) . . .خبث باطنی اصحاب عمر سعد جبن و طمع نمیتوانند وقايع جنايت آميز كربلا را توجيه كنند و كينه شخصینيز اگر علاوه شود همچنين ، زيرا كينه شخصی در كار نبوده . امام حسين همدر عاشورا فرمود : آيا حلالی را حرام و حرامی را حلال كردهام - كه از رویعقيده با منپاورقی : 1 - [ و بر پارهای از آنان در بقيه عمرشان وحشتی دائمی چيره گشته بود ]. 2 - [ زيرا آنان به خوبی فهميده بودند كه گناهی بزرگ مرتكب شدهاند بهطوری كه نمیتوانستند مغالطه كنند و خودشان را گول بزنند ] . |