معاويه بن ابی سفيان كه سرسخت ترين دشمنان وی بود به زيبايی و فصاحتخارق العاده سخن او معترف بود . محقن بن ابی محقن به علی ( ع ) پشت میكند و به معاويه رو میآورد وبرای اين كه دل معاويه را كه از كينه علی ( ع ) میجوشد خرسند سازد گفت :از نزد بی زبانترين مردم به نزد تو آمدم . آنچنان اين چاپلوسی مشمئز كننده بود كه خود معاويه او را ادب كرد .گفت : وای بر تو ! علی بی زبانترين افراد است ؟ ! قريش پيش از علی ازفصاحت آگاهی نداشت ، علی به قريش درس فصاحت آموخت . تاثير و نفوذ آنان كه پای منبر او مینشستند سخت تحت تاثير قرار میگرفتند ، مواعظوی دلها را میلرزانيد و اشكها را جاری میساخت ، هنوز هم كدام دل است كهخطبههای موعظهای علی ( ع ) را بخواند و يا گوش كند و بلرزه در نيايد ،سيد رضی پس از نقل خطبه معروف " الغراء " ( 1 ) میگويد : وقتی كه علی( ع ) اين خطابه را القا كرد بدنها لرزيد ، اشكها جاری شد ، دلها به طپشافتاد ! همام بن شريح از ياران وی است ، دلی از عشق خدا سرشار و روحی از آتشمعنی شعلهور داشت ، با اصرار و ابرام ، از علی عليه السلام میخواهد سيمایكاملی از پارسايان ترسيم كند علی از طرفی نمیخواهد جواب ياس بدهد و ازطرفی میترسد همام تاب شنيدن نداشته باشد لذا با چند جمله مختصر سخن راكوتاهپاورقی : 1 - خطبه . 81 |