ای مردم ! زهد عبارت است از : كوتاهی آرزو ، و سپاسگزاری هنگام نعمت، و پارسائی نسبت به نبايستنيها . در حكمت 439 میفرمايد : " « الزهد بين كلمتين من القرآن قال الله سبحانه : " لكيلا تاسواعلی ما فاتكم و لا تفرحوا بما اتاكم »" و من لم ياس علی الماضی و لميفرح بالاتی فقد اخذ الزهد بطرفيه » " . يعنی زهد در دو جمله قرآن خلاصه شده است : " برای اينكه متاسف نشويدبر آنچه ( از ماديات دنيا ) از شما فوت میشود و شاد نگرديد بر آنچه خدابه شما میدهد " هر كس بر گذشته اندوه نخورد و برای آينده شادمان نشودبر هر دو جانب زهد دست يافته است . بديهی است وقتی كه چيزی كمال مطلوب نبود ، و يا اساسا مطلوب اصلینبود ، بلكه وسيله بود ، مرغ آرزو در اطرافش پر و بال نمیزند و پرنمیگشايد و آمدن و رفتنش شادمانی يا اندوه ايجاد نمیكند . اما بايد ديد كه : آيا زهد و اعراض از دنيا كه در نهج البلاغه به پيروی از تعليمات قرآنزياد بر آن اصرار و تاكيد شده است ، صرفا جنبه روحی و اخلاقی دارد ؟ و بهعبارت ديگر : زهد صرفا يك كيفيت روحی است يا آنكه جنبه عملی هم همراهدارد ؟ يعنی آيا زهد فقط اعراض روحی است يا توام است با اعراض عملی ؟و بنا بر فرض دوم آيا اعراض عملی محدود است |