شخصيت واقعی انسانی است . همانطور كه بارها گفتهايم هرگز نبايد آزادی از بندگی سيم و زر و بیاعتنائی به آنچه قابل تبديل به اين فلز است ، با رهبانيت و تركمسؤوليتها و شانه خالی كردن از زير تعهدات اشتباه بشود ، بلكه مسؤوليتو تعهد تنها در پرتو چنين زهدهائی است كه حقيقت خويش را باز میيابند وديگر لفظ تو خالی و ادعای بیپشتوانه نمیباشند . همچنانكه در شخص علیعليه السلام اين دو ، يعنی زهد و احساس مسؤوليت يك جا جمع بود ، علیاول زاهد جهان بود و در عين حال حساسترين قلبها را نسبت به مسؤوليتهایاجتماعی در سينه داشت . او از طرفی میگفت : " « ما لعلی و لنعيم يفنی و لذه لا تبقی » " ( 1 ) . علی را با نعمت و لذت ناپايدار چه كار ؟ از طرف ديگر ، برای يكبیعدالتی كوچك و احيانا به خاطر يك محروم ، شب خوابش نمیبرد . اوحاضر نبود شكم سير بخوابد مبادا در اقصی بلاد كشور فردی گرسنه پيدا شود ." « و لعل بالحجاز او اليمامه من لا طمع له فی القرص و لا عهد لهبالشبع » " ( 2 ) . ميان آن زهد و اين حساسيت رابطه مستقيم بود ، علی چون زاهد و بی اعتناو بیطمع بود و از طرف پاورقی : 1 - نهج البلاغه ، خطبه . 222 2 - نهج البلاغه ، نامه . 45 |