آنمردم چيست ؟ اين در را خود علی ( ع ) باز كرد . آنمرد گفت پس تكليفما در اين ميان چيست ؟ آيا اين انتقادها را صحيح و درست بدانيم يا نادرست ؟ اگر صحيح بدانيميكطرف را بايد رها كنيم و اگر نادرست بدانيم طرف ديگر را ! اسماعيل با شنيدن اين پرسش از جا حركت كرد و مجلس را به هم زد .همين قدر گفت اين پرسشی است كه خود منهم تاكنون پاسخی برای آن پيدانكردهام . ابوبكر انتقاد از ابوبكر به صورت خاص در خطبه شقشقيه آمده است و در دو جملهخلاصه شده است : اول : اينكه او به خوبی میدانست من از او شايستهترم و خلافت جامهايستكه تنها بر اندام من راست میآيد . او با اينكه اين را به خوبی میدانستچرا دست به چنين اقدامی زد ، من در دوره خلافت ، مانند كسی بودم كه خاردر چشم يا استخوان در گلويش بماند : " « اما و الله لقد تقمصها ابن ابیقحافه و انه ليعلم ان محلی منها محلالقطب من الرحی » " . به خدا قسم پسر ابو قحافه پيراهن خلافت را به تن كرد در حالی كه خودمیدانست محور اين آسيا سنگ منم . دوم : اين است كه چرا خليفه پس از خود را تعيين كرد |