جهان آفرينش نيست . جهان بينی اسلامی كه بر توحيد خالص بنا شده است ، بر روی توحيد در فاعليت تكيه فراوان كرده است ، شريكی در ملك خدا قائل نيست . اين چنين جهان بينی نمیتواند بدبينانه باشد . انديشه چرخ كجمدار و فلك كج رفتار يك انديشه اسلامی نيست . پس ذم دنيا متوجه چيست ؟ دنيای مذموم ، اين سخن هم درست است و هم نادرست ، اگر مقصود از علاقه صرف ارتباط عاطفی است نمی تواند سخن درستی باشد ، چون انسان در نظام كلی خلقت همواره با يك سلسله علائق و عواطف و تمايلات آفريده میشود و اين تمايلات جزء سرشت او است ، او خودش اينها را كسب نكرده است و به علاوه اين علائق زائد و بیجا نيست . همانطوری كه در بدن انسان هيچ عضو زائدی وجود ندارد حتی يك موئين رگ اضافی هم در كار نيست هيچ عاطفه و علاقه طبيعی زائدی هم وجود ندارد . تمام تمايلات و عواطف سرشتی بشر متوجه هدفها و غاياتی حكيمانه است . قرآن كريم اين عواطف را به عنوان آيات و نشانههايی از تدبير الهی و حكمتهای ربوبی ياد میكند . " « و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم موده و رحمه »" ( 1 ) . از جمله نشانههای حق اينست كه از جنس پاورقی : |