- گفتند : حكمفرمائی از ما و حكمفرمای ديگری از شما باشد . - چرا شما بر رد نظريه آنها به سفارشهای پيغمبر اكرم درباره آنهااستدلال نكرديد كه فرمود : با نيكان انصار نيكی كنيد و از بدان آناندرگذريد ؟ ! - اينها چه جور دليل میشود ؟ - اگر بنا بود حكومت با آنان باشد ، سفارش درباره آنان معنی نداشت ،اينكه به ديگران درباره آنان سفارش شده است دليل است كه حكومت با غيرآنان است . - خوب ! قريش چه میگفتند ؟ استدلال قريش اين بود كه آنها شاخهای از درختی هستند كه پيغمبر اكرم (ص ) نيز شاخه ديگر از آن درخت است . - « احتجوا بالشجره و اضاعوا الثمره » با انتساب خود به شجره وجودپيغمبر ( ص ) برای صلاحيت خود استدلال كردند اما ميوه را ضايع ساختند .يعنی اگر شجره نسبت معتبر است ، ديگران شاخهای از آن درخت میباشندكه پيغمبر يكی از آن شاخههای آن است اما اهل بيت پيغمبر ميوه آنشاخهاند . در خطبه 160 كه قسمتی از آنرا قبلا نقل كرديم و |