شده باشد ، گوشتها و پيههای اضافی را ريخته باشد تا چابك و چالاك شده وبه تيزروی كه از نوع " هنر " و فعاليت برای آن حيوان است قادر گردد .زهد ، برای آدمی تمرين است ، اما تمرين روح . روح با زهد ورزش میيابدو تعلقات اضافی را میريزد ، سبكبال و سبكبار میگردد و در ميدان فضائلسبك به پرواز در میآيد . از قضا علی عليه السلام از تقوا و زهد به " ورزش " تعبير میكند ،كلمه رياضت در مفهوم اصلی خودش عبارت است از ورزش و تمرين مقدماتیاسب مسابقه . ورزش هم " رياضت " ناميده میشود ، میفرمايد :« و انما هی نفسی اروضها بالتقوی » همانا نفس خويش را با تقوا ورزش میدهم . گياهها چطور ؟ گياه هم مانند حيوان است ، لااقل قسمتی از آنچه میتوانآنرا ولو با تشبيه و مسامحه " هنر " گياه ناميد مشروط به برداشت كمتراست از طبيعت . علی عليه السلام به اين نكته نيز اشاره میكند و از گياهان مثلی میآورد ،در يكی از نامههايش پس از آنكه زندگی زاهدانه و قانعانه و كم برداشتخويشرا برای يكی از فرماندارانش تشريح میكند و او را ترغيب مینمايد كهدر زندگی اين راه را پيشه سازد ، میفرمايد : " مثل اينستكه اعتراض معترض را می - |