" بو علی " در نمط نهم اشارات كه به " مقامات العارفين " اختصاصيافته است زهد را به زهد عارف و زهد غير عارف تقسيم میكند . میگويد :زاهدانی كه از فلسفه زهد آگاهی ندارند ، به خيال خود " معامله " ایانجام میدهند ، كالای آخرت را با كالای دنيا معاوضه میكنند . از تمتعاتدنيا دست میشويند كه در عوض از تمتعات اخروی بهرهمند گردند به عبارتديگر در اين جهان برداشت نمیكنند تا در جهان ديگر برداشت نمايند ولیزاهد آگاه و آشنا به فلسفه زهد از آنجهت زهد میورزد كه نمیخواهد ضميرخويش را به غير ذات حق مشغول بدارد چنين شخصی شخصيت خويش را گرامیمیدارد و جز خدا چيز ديگر را كوچكتر از آن میداند كه خود را بدان مشغولسازد و در بند اسارتش درآيد . عبارت بوعلی اينست : " الزهد عند غير العارف معامله ما كان يشتری بمتاع الدنيا الاخره والزهد عند العارف تنزه ما عما يشغل سره عن الحق و تكبر علی كل شیء غيرالحق " . و هم او در فصلی ديگر از كتاب اشارات آنجا كه درباره " تمرين عارف" بحث میكند میگويد : اين تمرين به خاطر سه هدف است : يكی رفع مانع يعنی برداشتن غير خدااز سر راه ، دوم رام و مطيع ساختن نفس اماره نسبت به نفس مطمئنه ، سومتلطيف باطن . |