خلسهها و جذبههائی كه روحهای مستعد را میربايد و بدان سو میكشد اينچنين بيان شده است : " « صحبوا الدنيا بابدان ارواحها معلقه بالمحل الاعلی » " ( 1 ) .با دنيا و اهل دنيا با بدنهائی معاشرت كردند كه روحهای آن بدنها بهبالاترين جايگاهها پيوسته بود . " « لولا الاجل الذی كتب لهم لم تستقر ارواحهم فی اجسادهم طرفه عينشوقا الی الثواب و خوفا من العقاب » " ( 2 ) . اگر اجل مقدر و محتوم آنها نبود روحهای آنها در بدنهاشان يك چشم به همزدن باقی نمیماند از شدت عشق و شوق به كرامتهای الهی و خوف از عقوبتهایاو . " « قد اخلص لله سبحانه فاستخلصه » " ( 3 ) . او خود را و عمل خود را برای خدا خالص كرده است خداوند نيز به لطف وعنايت خاص خويش ، او را مخصوص خويش قرار داده است . علوم افاضی و اشراقی كه در نتيجه تهذيب نفس و طی طريق عبوديت برقلب سالكان راه سرازير میشود و يقين جازمی كه نصيب آنان میگردد اينچنين بيان شده است : " « هجم بهم العلم علی حقيقه البصيره و باشروا روح اليقين و استلانواما استوعره المترفون و انسوا بما استوحش منه الجاهلون » " ( 4 ) .علمی كه بر پايه بينش كامل است بر قلبهای آنان هجوم آورده است روحيقين را لمس كردهاند ، آنچه بر اهل تنعم سخت و دشوار است بر آنان نرمگشته است و با آن چيزی كه پاورقی : 1 - حكمت . 147 2 - خطبه . 191 3 - خطبه . 85 4 - حكمت . 147 |