چنين مفاهيمی آشنا سازد ؟ مساله ديگر وحدت و يگانگی خداوند است قرآن اين مساله را به صورتاستدلالی طرح كرده است و با يك " قياس استثنائی " ( به اصطلاح منطق )مطلب را ادا كرده است . برهانی كه اقامه كرده همان است كه فلسفه اسلامیآن را " برهان تمانع " میخواند . گاهی از طريق تمانع علل فاعلی واردشده است : " « قل لو كان فيهما الهه الا الله لفسدتا »" ( 1 ) و گاهاز طريق تمانع علل غائی : " « ما اتخذ الله من ولد و ما كان معه من الهاذا لذهب كل اله بما خلق و لعلی بعضهم علی بعض »" ( 2 ) در آن بحثكرده است ( 3 ) . قرآن هرگز معرفت به يگانگی خدا را از طريق مطالعه در نظام خلقتموجودات بدان سان كه اصل معرفت به خالق ماورائی را از آن راه تاكيدكرده ، توصيه نكرده است . و چنين توصيهای صحيح نبوده است . در قرآن مسائلی از اين قبيل مطرح است : « ليس كمثله شیء - و لله المثل الاعلی - له الاسماء الحسنی و الامثالالعليا - الملك القدوس العزيز المؤمن المهيمن العزيز الجبار المتكبر -اينما تولوا فثم وجه الله - هو الله فی السموات و فی الارض - هو الاول والاخر و الظاهر و الباطن - الحی القيوم - الله الصمد - لم يلد و لم يولد -و لم يكن له كفوا احد ». پاورقی : 1 - الانبياء . 22 2 - المومنون . 91 3 - رجوع شود به جلد پنجم اصول فلسفه . |