او و اينكه شانی او را از شان ديگر شاغل نمیشود ، كلام او عين فعلش است. حدود توانائی عقول برادراك او و اينكه معرفت حق از نوع تجلی او برعقول است ، نه از نوع احاطه اذهان بر يك معنی و مفهوم ديگر ، سلبجسميت و حركت و سكون و تغيير و مكان و زمان و مثل و ضد و شريك و شبيهو استخدام آلت و محدوديت و معدوديت از او ، و يك سلسله مسائل ديگر كهبه حول و قوه الهی برای هر يك از اينها نمونهای ذكر خواهيم كرد .اينها مباحثی است كه در اين كتاب شگفت مطرح است و يك فيلسوف وارددر عقائد و افكار فلاسفه قديم و جديد را سخت غرق در اعجاب میكند .بحث تفصيلی درباره همه مسائلی كه در نهج البلاغه در اين زمينه آمدهاست ، خود يك كتاب مفصل میشود و با يك مقاله و دو مقاله ، توضيح دادهنمیشود ، ناچار به اجمال بايد بگذريم ولی برای اينكه بتوانيم نگاهیاجمالی به اين بخش نهج البلاغه بكنيم ناچاريم مقدمتان به چند نكته اشارهكنيم : اعتراف تلخ ما شيعيان بايد اعتراف كنيم كه بيش از ديگران درباره كسی كه افتخارنام پيروی او را داريم ظلم و لااقل كوتاهی كردهايم ، اساسا كوتاهيهای ماظلم است . ما نخواسته و يا نتوانستهايم علی را بشناسيم ، بيشتر مساعی مادرباره تنصيصات رسول اكرم ( ص ) درباره علی عليه السلام و سب و شتمكسانی است كه اين نصوص را |