با برخورداری از ديگری . رابطه اول به هيچوجه از نوع تضاد نيست و لهذا جمع ميان آن دو ممكناست . رابطه دوم از نوع تضاد است و امكان جمع ميان آندو وجود ندارد .اما رابطه سوم تضاد يكطرفه است يعنی ميان هدف قرار گرفتن دنيا وبرخورداری از آخرت تضاد است ولی ميان هدف قرار گرفتن آخرت وبرخورداری از دنيا تضاد نيست . تابع گرائی و متبوع گرائی تضاد ميان دنيا و آخرت از نظر هدف قرار گرفتن يكی و برخورداری ازديگری ، از نوع تضاد ميان ناقص و كامل است كه هدف قرار گرفتن ناقصمستلزم محروميت از كامل است ، اما هدف قرار گرفتن كامل مستلزممحروميت از ناقص نيست بلكه مستلزم بهرهمندی از آن به نحو شايسته و درسطح عالی و انسانی است ، همچنانكه در مطلق تابع و متبوعها وضع چنين است. اگر انسان هدفش استفاده از تابع باشد از متبوع محروم میماند ولی اگرمتبوع را هدف قرار دهد تابع خود به خود خواهد آمد . در نهج البلاغه حكمت 269 اين مطلب به نيكوترين شكلی بيان شده است : |