آخرت ) میپردازد . در ضمن توصيف اين گروه میفرمايد : " « و لبئس المتجر ، ان تری الدنيا لنفسك ثمنا » " . بد معاملهای است كه شخصيت خود را با جهان برابر كنی ، و برای همهجهان ارزشی مساوی با انسانيت خويش قائل شوی ، جهان را به بهای انسانيتخويش بخری . ناصر خسرو در اين مضمون میگويد :
| تيز نگيرد جهان ، شكار ، مرا |
| نيست دگر باغمانش ، كار ، مرا |
| لاجرم اكنون جهان شكار من است |
| گر چه همی داشت او ، شكار ، مرا |
| گر چه همی خلق را فكار كند |
| كرد نيارد جهان ، فكار ، مرا |
| جان من از روزگار برتر شد |
| بيم نيايد زروزگار ، مرا |
اين مضمون ، در كلمات پيشوايان اسلام زياد ديده میشود كه مساله ، مسالهقربانی شدن انسانيت است ، انسانيت انسان است كه به هيچ قيمتی نبايداز دست برود . اميرالمؤمنين ( ع ) در وصيت معروف خود به امام حسن ( ع ) كه جزونامههای نهج البلاغه است میفرمايد : " « اكرم نفسك من كل دنيه ، فانك لن تعتاض بما تبذل من نفسك ثمنا»" .