زهد و آزادگی فلسفه ديگر زهد ، آزادی و آزادگی است . ميان زهد و آزادگی پيوندی كهنو ناگسستنی برقرار است . نياز و احتياج ، ملاك " روبه مزاجی " است و بینيازی ملاك " آزادگی" . آزادگان جهان كه سبكباری و سبكبالی و قابليت تحرك و پرواز ، اصيلترين آرزوی آنها است از آن جهت زهد و قناعت را پيشه میسازند كه نيازهارا تقليل دهند و به نسبت تقليل نيازها خويشتن را از قيد اسارت اشياء واشخاص رها سازند . زندگی انسان مانند هر جاندار ديگر يك سلسله شرائط طبيعی و ضروری داردكه از آنها گريزی نيست ، از قبيل هوا برای تنفس ، زمين برای سكنی ، نانبرای خوردن ، آب برای آشاميدن و جامه برای پوشيدن . انسان نمیتواند خودرا از قيد اين امور ، و يك سلسله امور ديگر مانند نور و حرارت ، يكسرهبی نياز و آزاد سازد و به اصطلاح حكما " مكتفی بذاته " گردد . |