او نياز به توجيه دارد كه تصريح شده است كه خلافت حق خاص علی بوده است، و اين جز با منصوصيت و اينكه رسول خدا ( ص ) از جانب خدا تكليف راتعيين و حق را مشخص كرده باشد ، متصور نيست . مردی از بنی اسد از اصحاب علی ( ع ) از آن حضرت میپرسد : " « كيف دفعكم قومكم عن هذا المقام و انتم احق به » " . چطور شد كه قوم شما ، شما را از خلافت باز داشتند و حال آنكه شماشايستهتر بوديد ؟ اميرالمؤمنان ( ع ) به پرسش او پاسخ گفت . اين پاسخ همان است كه بهعنوان خطبه 160 در نهج البلاغه مسطور است ، علی ( ع ) صريحا در پاسخ گفتدر اين جريان جز طمع و حرص از يك طرف ، و گذشت ( بنا به مصلحتی ) ازطرف ديگر ، عاملی در كار نبود : " « فانها كانت اثره شحت عليها نفوس قوم و سخت عنها نفوس آخرين »" . اين سؤال و جواب در دوره خلافت علی ( ع ) ، درست در همان زمانی كهعلی ( ع ) با معاويه و نيرنگهای او درگير بود واقع شده است ، اميرالمؤمنين ( ع ) خوش نداشت كه در چنين شرائطی اين مساله طرح شود ،لهذا به صورت ملامت گونهای قبل از جواب به او گفت ، كه آخر ، هر پرسشیجائی دارد ، حالا وقتی نيست كه درباره گذشته بحث كنيم ، مساله روز مامساله معاويه است و هضم الخطب فی ابن ابی سفيان . . . ما در عين حالهمانطور |