استفاده میكنم . فرمود اگر در سنت پيغمبر خدا نيافتی چه خواهی كرد ؟گفت : اجتهد رأيی يعنی فكر و ذوق و سليقه خودم را به كار میاندازم .احاديث ديگری هم در اين زمينه روايت كردهاند . در اينكه " اجتهاد رأی " چگونه است و به چه ترتيبی بايد صورت بگيرددر ميان اهل تسنن اختلاف نظر است . شافعی در كتاب معروف خود به نام "الرسالة " كه اولين كتابی است كه در علم اصول فقه نوشته شده و بنده دركتابخانه مجلس ديدهام بابی دارد به نام باب اجتهاد . شافعی در آن كتاباصرار دارد كه اجتهاد كه در احاديث آمده منحصرا " قياس " است .قياس اجمالا يعنی موارد مشابه را در نظر بگيريم و در قضيه مورد نظر خودمطابق آن موارد مشابه حكم كنيم . ولی بعضی ديگر از فقهاء اهل تسنن ، اجتهاد رأی را منحصر به قياسندانسته اند ، " استحسان " را نيز معتبر شمردهاند . استحسان يعنی اينكهمستقلا بدون اينكه موارد مشابه را در نظر بگيريم ببينيم اقرب به حق وعدالت چيست و ذوق و عقل ما چگونه میپسندد همانطور رأی بدهيم . و همچنيناست " استصلاح " يعنی تقديم مصلحتی بر مصلحت ديگر . و همچنين است "تأول " يعنی هر چند حكمی در نصی از نصوص دينی ، در آيه ای از آياتقرآن و يا حديثی از احاديث معتبره پيغمبر خدا ( ص ) رسيده ولی به واسطهبعضی مناسبات ، ما حق داشته باشيم از مدلول نص صرف نظر كنيم و " رأیاجتهادی " خود را مقدم بداريم . هر كدام از اينها احتياج به شرح و تفصيلدارد و بحث شيعه و سنی را در ميان میآورد . در اين زمينه يعنی زمينهاجتهاد در عرض نص و در مقابل نص كتابها نوشته شده و شايد از همه بهترهمين رسالهای است كه اخيرا علامه جليل مرحوم |