كه برای اميرالمؤمنين در دوره خلافت پيش آمد برای اباعبدالله پيش نيامد. فرصتی كه برای ابا عبدالله پيش آمد همان سفر كوتاه بود از مكه تا كربلاو در آن مدت هشت روزی كه در كربلا بود ، جوهر حسين بن علی در اين مدتكوتاه نمايان شد . خطابههائی هم كه از آن حضرت باقی ماند بيشتر در همينمدت انشاء شده است . خطابههای حسين بن علی نمونهای است از خطابههایپدرش علی . همان روح و همان معانی در اينها موج میزند . خود علی فرمود : زبان ، آلت و ابزاری است برای روح . اگر معانی بهطرف زبان سرازير نشود از زبان چه كاری برمیآيد و اگر هم معنی در روح موجبزند زبان نمیتواند جلويش را بگيرد . فرمود : « و انا لامراء الكلام ، وفينا تنشبت عروقه ، و علينا تهدلت عصونه » ( 1 ) . امير سخن مائيم ،ريشههای سخن يعنی معانی و مطالب در زمين وجود ما دويده است و شاخههایسخن بر سر ما سايه افكنده است . اولين خطابه حسين بن علی كه در كمال فصاحت و بلاغت ايراد شد ، ورشادت و شجاعت و بلند نظری و ايمان به غيب در آن موج میزند خطابهایاست كه در مكه هنگام عزيمت به كربلا ايراد كرد . تصميم قاطع خود را بهموجب اين خطابه اعلام كرد و ضمنا اطلاع داد هر كس با ما همفكر و هم عقيدهو همگام است عازم بوده باشد . فرمود « خط الموت علی ولد آدم مخط القلادهعلی جيد الفتاه ، و ما اولهنی الی اسلافی » پاورقی : 1 - نهجالبلاغه ، خطبهء . 231 |