كه چنين مسابقهای در دنيا هست بايد كوشش كرد و جامعه را به حركت آوردكه در اين مسابقه عقب نماند . عليهذا نشستن و هی انتقاد كردن و ايرادگرفتن ، اين كار را نكن ، آن كار را نكن ، اسمش هدايت نيست .يك روز در مدرسه مروی با چند نفر از آقايان طلاب همين مطلب را درميان گذاشته بودم و میگفتم آقايان ! معنی هادی قوم بودن اين نيست كه ماتنها حالت منع و توقف به خود گرفتهايم ، به هر كاری كه میرسيم میگوئيماين را نكن ، آن را نكن ، و مردم را گرفتار كردهايم ، يك جا هم بايدمردم را تشويق كرد و به حركت آورد . همين مثال اتومبيل را ذكر كردم وگفتم كه ما بايد مثل راننده اتومبيل باشيم ، يك جا به اتومبيل گاز بدهيم، يك جا فرمان را بپيچيم ، يك جا ترمز كنيم ، يك جا كار ديگر ، مثلاچراغ بدهيم ، هر موقعيتی اقتضائی دارد . بعد شوخی كردم و گفتم ما كهنبايد هميشه " آقا شيخ ترمز " باشيم ، همه جا ترمز بكنيم . تنها ترمزكردن كافی نيست ، يك جا هم بايد " آقا شيخ فرمان " باشيم ، يك جا "آقا شيخ موتور " باشيم . يكی از طلاب گفت ما هيچكدام نيستيم ، ما "آقا شيخ دنده عقب " هستيم . به هر حال خيلی علم و اطلاع وسيعی میخواهد كه مواقع مختلف را بشودتشخيص داد . شخص بايد بفهمد كجا سنگر هست ، سنگر را بگيرد ، چه فرصتیپيش آمده از فرصت استفاده كند . رسول اكرم صلی الله عليه و آله فرمود« ان لربكم فی ايام دهركم نفحات الا فتعرضوا لها » . يعنی نسيمهای رحمتالهی گاه بگاه میوزد . رحمت الهی مثل نسيم است ، خبر نمیكند كه كی و چهساعتی میآيم . هوشيار باشيد كه از آن نسيمها استفاده كنيد . فرصتها مثلنسيم زودگذر است ، اگر از دست رفت به |