خانه خلوتی بسر برد كه اگر بخواهد العياذبالله شراب بخورد هيچ رادع ومانع ظاهری نيست . همان ايمان و تقوا ضامن انسان است . ولی در مسئلهجنسيت به حكم تأثير قوی و تحريك شديدی كه اين غريزه در وجود انسان دارد، اين ضمانت از تقوا برداشته شده و دستور داده شده كه خلوت با وسيلهبیعفتی ممنوع است زيرا اين خطر ، خطری است كه میتواند احيانا در اينحصار هر اندازه منيع و مستحكم باشد نفوذ كند و اين حصار را فتح نمايد .حافظ در يكی از غزلهای معروفش بيتی دارد كه من هر وقت به آن بيتمیرسم همين مطلبی كه گفتم در نظرم مجسم میشود و مثل اينكه حافظ با زبانشيرينی كه مخصوص خود او است خواسته اين حقيقت روحی را بگويد . غزلاينست :
نقدها را بود آيا كه عياری گيرند |
تا همه صومعهداران پی كاری گيرند |
مصلحت ديد من آنست كه ياران همه كار |
بگذارند و خم طره ياری گيرند |
خوش گرفتند حريفان سر زلف ساقی |
گر فلكشان بگذارد كه قراری گيرند |
بيتی كه از اين غزل مورد نظر بود اين بيت است : قوت بازوی پرهيز به خوبان مفروش كه در اين خيل حصاری به سواریگيرند در اين بيت تقوا و پرهيزكاری را به حصار تشبيه كرده همانطوری كه دركلمات اميرالمؤمنين ( ع ) عين اين تشبيه آمده بود . بعد به شدت تأثير و