پيشرفت جامعه اسلامی میباشند . ج - فرض و صورت ديگر ، استفاده از سهم امام عليه السلام است . ازاديان ديگر اطلاعی ندارم كه آيا در متن آن اديان ، قانونی مالی وضع شده كهبا زندگی روحانيين و اداره سازمان رهبری دينی آنها قابل انطباق باشد يانه ؟ اما در اسلام طبق نظر شيعه از آيه مباركه خمس چنين قانونی استفادهمیشود . خمس تعلق میگيرد به غنائم جنگی و معادن و عوائد خالص سالانه و بعضیچيزهای ديگر كه يك پنجم آنها را هر كسی بايد بعد از وضع هزينه شخصی دراختيار دستگاه امامت و رهبری دينی قرار دهد . نيمی از خمس ، سهم امام ناميده میشود كه به حسب نظر فقهاء شيعهمصرفش حفظ و ابقاء دين است . در حال حاضر يگانه بودجهای كه عملا سازمان روحانيت ما را میچرخاند ونظام روحانی ما روی آن بنا شده و روحانيت ما طرز و سبك سازمانی خود رااز آن دريافته و تأثير زيادی در همه شؤون دينی ما دارد " سهم امام "است . روحانيين و مجتهدين برای وصول اين بودجه كه نوعی ماليات است هيچگونهالزام و اجباری به وجود نمیآورند ، اين خود مردم مؤمن مسلمانند كه باكمال رضايت و طيب خاطر ، به روحانيينی كه مورد اعتماد و اطمينانشانهست مراجعه میكنند و اين ماليات شرعی را میپردازند . روحانيين ، سازمانمميزی برای اين ماليات ندارند ، خود مردم به حكم وجدان و ايمان ، وجوهیكه به مالشان تعلق میگيرد ، چه كم و چه زياد ، از رقمهای كوچك گرفته تارقمهای صد هزار تومانی و چند صد هزار تومانی |