اساسی نواقص و مشكلات روحانيت ، نظام مالی و طرز ارتزاق روحانيين است. عبارتی كه او ادا كرد اين بود : " علة العلل همه خرابيها سهم اماماست " . البته مقصود او و مقصود من اين نبوده و نيست كه علة العلل نواقص ماوضع و تشريع مادهای در دين و مذهب به نام سهم امام است . به عقيده منوضع و تشريع اينچنين مادهای برای چنان منظوری يعنی ابقاء و احياء دين واعلاء كلمه اسلام بسيار حكيمانه است . بعدا خواهيم گفت اين ماده بهترينضامن قدرت و استقلال سازمان روحانيت است . و نيز مقصود اين نيست كهمتصديان آن در انجام وظيفه خود كوتاهی میكنند . مقصود سنت و روشی استكه تدريجا در طرز اجراء و استفاده از اين ماده معمول شده و به دستگاهروحانيت ما سازمان مخصوصی داده و در نتيجه ، اين طرز سازمان ، منشأمشكلات و نواقص فراوانی شده است . سازمان و نظام صالح ابتدا چنين به نظر میرسد كه صلاح و فساد اجتماع بزرگ يا كوچك ، تنهابه يك چيز بستگی دارد : صلاح و عدم صلاح افراد آن اجتماع و بالاخص زعماءآنها . يعنی فقط افرادند كه همه مسؤوليتها متوجه آنها است . بسياری ازافراد اينچنين فكر میكنند و بر اين پايه نظر میدهند . اين دسته هنگامی كه متوجه برخی مفاسد اجتماعی میشوند چاره كار را زعيمصالح میدانند و به اصطلاح اصالت فردی هستند . اما كسانی كه بيشتر وعميقتر مطالعه كردهاند به اين نتيجه رسيدهاند كه تأثير و اهميت سازمان وتشكيلات و رژيم اجتماعی از تأثير و اهميت زعماء بيشتر |