ظاهرسازی و بالاخره همه معايبی كه با جلب عوام بستگی دارد در ميان آنهارائج گردد . اين طرز عمل سبب میشود كه معلم به اولياء اطفال به چشم يك" مستغل " بنگرد و همه تدابيری كه يك صاحب ملك يا صاحب كارخانهایدر بهره برداری برای سود بيشتر به كار میبرد او در مورد اولياء اطفال بهكار ببرد . هم مفاسد جلب عوام پيدا خواهد شد از قبيل ريا و ظاهرسازی وكتمان حقايق و گدا مسلكی ، و هم مفاسد تقسيم نشدن عادلانه ثروت از قبيلكينهها و دشمنيها و عقدهها و بدبينیها . بودجه روحانيت ما عينا چنين حالتی را دارد . راه اصلاحش منحصرا سازماندادن به اين بودجه است از راه ايجاد صندوق مشترك و دفتر و حساب و بيلاندر مراكز روحانيت به طوری كه احدی از روحانيين مستقيما از دست مردمارتزاق نكند . هر كس به تناسب خدمتی كه انجام میدهد از آن صندوق كه دراختيار مراجع و روحانيين طراز اول حوزههای علميه خواهد بود معاش خود رادريافت كند . اگر اين كار بشود مردم به حكم عقيده و ايمانی كه دارند وجوه مال خود رامیپردازند و ضمنا حكومت و تسلط عوام ، ساقط ، و گريبان روحانيين ازچنگال عوام الناس خلاص میگردد . همه آن مفاسد ناشی از اينست كهروحانيين مستقيما از دست مردم ارتزاق میكنند ، از اينست كه هر كسی شخصابايد با وجوهات دهندگان ارتباط پيدا كند و نظر او را جلب نمايد .هر مرجع تقليدی مديريتش بسته به سهم امام است كه بگيرد و به طلابحوزههای علميه بدهد ، بايد شخصا جلب اعتماد كند و اين بودجه |