« المسلمون من لسانه و يده » ( 1 ) يعنی مسلمان آنست كه ساير مسلماناناز زبان و دست او در امان باشند . بديهی است كه مقصود اين نيست كه فقطمرد مسلمان بايد اينطور باشد و شامل زن نيست . يا فرمود : « المسلم اخالمسلم » ( 2 ) مسلمان با مسلمان برادر است و بايد با او معامله برادریكند . در اينجا نمیشود گفت كه اين دستور مختص مردان است زيرا نفرموده" المسلمة اخت المسلمة " . كلمه " مسلم " شامل دو مفهوم است : يكی مسلمان بودن و يكی مرد بودن. هر كسی میداند كه در اينگونه موارد ، جنسيت دخالت ندارد ، اسلاميتدخالت دارد . حتی اگر بجای كلمه " مسلم " كلمه " رجل " هم ذكر شدهبود باز به اصطلاح فقهاء ، الغاء خصوصيت میشد . در بعضی احاديث راجع بهبعضی موضوعات فقهی ، مورد حديث مرد است . يعنی مثلا از امام سؤال شدهكه مردی چنين معاملهای كرده و چنان شده حالا چه بكند و امام جواب آنمسأله را داده است ، فقهاء میگويند هر چند در متن حديث صريحا كلمه مردآمده ، اما در اينگونه موارد خصوصيت جنسی الغاء میشود . زيرا معلوم استكه جنسيت دخالت ندارد . ثالثا گذشته از همه اينها فقهاء سخنی دارند كه میگويند بعضی عمومات وكليات است كه از تخصيص اباء دارد ، لحن و بيان طوری است كه قابلتخصيص نيست ، مطلب مطلبی است كه از نظر عقل قابل تبعيض نيست . مثلانظير آنچه درباره علم آمده ، درباره تقوا هم آمده است . درباره علم گفتهشده : « هل يستوی الذين يعلمون و الذين لا يعلمون » پاورقی : 1 - كافی ، ج 2 ص . 234 2 - كافی ، ج 2 ص . 166 |