بعضی از منطقيين خيلی شرح دادهاند . اگر تنها خطابه شفای بوعلی را در نظربگيريم يك كتاب پر حجمی است . اينها را نمیخواهم بحث كنم ، زيرامیخواهم بحثی كرده باشيم كه تنها جنبه نظری نداشته باشد ، چون موضوع سخن" خطابه و منبر " است و منبر يعنی سخنرانی دينی . بنابراين سخن ما دراطراف خطابه دينی است نه ساير اقسام خطابه ، و سخن امشب من راجع بهپيوند سخنرانی با اسلام خواهد بود . پيوند خطابه با اسلام پيوند خطابه با اسلام از چند نظر است ، اولا از اين نظر كه خطابه يك فناست يعنی يك هنر است و هنر مطلقا میتواند به كمك يك فكر و عقيده ويا به جنگ يك فكر و عقيده بيايد ، يعنی يك فكر ، يك فلسفه ، يك دين، يك آئين را میشود به وسيله هنر يا صنعت تقويت كرد ، و همچنين میشودبه وسيله هنر يا صنعت تضعيف كرد . حالا فرق هنر و صنعت چيست بماند .شما اگر مسجد شاه اصفهان برويد و اگر گنبد مسجد شيخ لطف الله راببينيد ، میبينيد كه از جاهائی است كه علم و هنر و صنعت به كمك دينآمده است . يعنی احساسات دينی از يك طرف و ذوق هنری از طرف ديگردست به دست هم دادهاند و يك شعار مذهبی در لباس هنر و صنعت به جلوهدرآمده است . خود " خط " يك هنر صناعی است . كتيبههای خيلی عالیقرآنی مثل كتيبهای كه بايسنقر در ايوان مقصوره مشهد نوشته است از آنجاهائی است كه هنر و صنعت به احساسات مذهبی ياری كرده است . |