تقليد مشروع حضرت بعد از آن جملهها كه قبلا راجع به تقليد مذموم نقل كردم تقليدمشروع و ممدوح را اين طور بيان میكند : « فاما كان من الفقهاء صائنالنفسه حافظا لدينه مخالفا علی هواه مطيعا لامر مولاه فللعوام ان يقلدوه » .هر كدام از فقهاء كه بتواند خود را ضبط و نگهداری كند ، دعوتها و صورتهایشيطان كه ²وإستفزز من استطعت منهم بصوتك و اجلب عليهم بخيلك و رجلك(1) او را از جا نكند ، دين خود را حفظ كند ، دين خودش را نفروشد ( شايدمقصود اين باشد كه دين را در ميان مردم و جامعه حفظ كند )، مخالف هواهاینفسانی و مطيع امر الهی باشد ، عوام از همچو كسی میتوانند تقليد كنند .البته اين نكته واضح است كه مخالفت يك عالم روحانی با هوای نفس فرقدارد با مخالفت يكنفر از عوام ، زيرا هوای نفس هر كسی در امور معينیاست . هوای نفس جوان يك چيز است و هوای نفس پير يك چيز ديگر . هركسی در هر مقام و هر درجه و هر طبقه و هر سنی كه هست يك نوع هوای نفسدارد . مقياس هواپرستی يك عالم روحانی اين نيست كه ببينيم مثلا شرابمیخورد يا نمیخورد ؟ قمار میكند يا نمیكند ؟ نماز و روزه را ترك میكنديا ترك نمیكند ؟ مقياس هواپرستی او ، در جاه و مقام و ميل به دست بوسیو شهرت و محبوبيت و علاقه به اينكه مردم دنبال سرشپاورقی : 1 - سوره اسراء ، آيه 64 : [ و هر كدام از آنها را توانستی با صدای خودبخوان ، و با سپاه سواره و پيادهات بر آنان بتاز ] . |