چگونه خارج شود دخالت دارد ، و به تعبير ديگر گرفتاريهای اخلاقی واجتماعی . پس در اينجا دو مسئله پيش میآيد : يكی تأثير تقوا در نجات انسان ازگرفتاريهای نوع اول و ديگر تأثير تقوا در نجات از گرفتاريهای نوع دوم .اما در قسمت اول من الان نمیتوانم اظهار نظر كنم كه بيان قرآن شاملنجات از اين نوع گرفتاريها هم هست يا نيست . البته هيچ مانعی نيست كهيك همچو ناموسی در جهان باشد و يك نوع ضمانت الهی بوده باشد ، نظيراستجابت دعا ، ولی جملهای هست در نهجالبلاغه كه میتوان آن را به منزلهتفسير اين مطلب تلقی كرد كه منظور ، نجات از گرفتاريهای نوع دوم است .در خطبه 181 میفرمايد : « و اعلموا انه من يتق الله يجعل له مخرجا منالفتن ، و نورا من الظلم » . بدانيد كه هر كه تقوای الهی داشته باشدخداوند برای او راه بيرون شدن از فتنهها ، و نوری به جای تاريكی قرارمیدهد . فتنهها همان ابتلائات سوء و گرفتاريهای اخلاقی و اجتماعی است .گرفتاريهای نوع اول نادرالوجود است . عمده گرفتاريها و شدائد و مضايقیكه برای انسان پيش میآيد و زندگی را تلخ و شقاوت آلود میكند و هرگونهسعادت دنيوی و اخروی را از انسان سلب میكند همين فتنهها و ابتلائات سوءو گرفتاريهای اخلاقی و اجتماعی است . با توجه به اينكه منشأ بيشتر گرفتاريهای هر كسی خود او است و هر كسیخودش بالاترين دشمنان خودش است - « اعدی عدوك نفسك التی بين جنبيك »هر كسی خودش سرنوشت خود را تعيين میكند ، غالب رفتارهای هر كسی باخودش خصمانه است . |