نمیخواهم با اظهار بد بينی طبق معمول پرده سياهی روی تقصير كاريهایخودمان بكشم . ما مردم عادت كردهايم كه با حمل به فساد كردن كارهایديگران ، پرده بر روی كوتاهيها و تقصيرهای خود بكشيم . در همان كتابنوشته بود كه در يكی از كشورهای آفريقائی يكی از مليون متعصب گفته بودكه شما اروپائيها حالا كه احساس كردهايد كه قدرت استعمار ضعيف شده ونيروی سياسی شما در حال از بين رفتن است میخواهيد چهره خود را به زيرپرده نيكوكاری و خدمت به خلق خدا پنهان كنيد . نيت آنها در اين كار هر چه هست برای ما تأثير ندارد . آنچه برای مااثر دارد اينست كه بفهميم اگر اينها در راهی كه پيش گرفتهاند موفق شوندو تا بيست سال ديگر كشورهای اسلامی را تعليم بدهند و با سواد كنند و آنهارا از جهل و فقر و بيماری نجات دهند چه اثری در روحيه نسل آينده نسبتبه اسلام و مسلمانی پيدا خواهد شد ؟ آيا نسلهای آينده نخواهند گفت ماچهارده قرن مسلمان و پيرو دين محمد ( ص ) بوديم و غرق در جهالت وبدبختی زندگی میكرديم تا بالاخره پيروان مسيح از آنسوی جهان دست درازكردند و ما را نجات دادند ؟ ! آنوقت چه آبروئی برای اسلام باقی میماند ؟جواب پيغمبر را چه بدهيم اگر بفرمايد آيا همينطور به دستور من كه گفتم" « طلب العلم فريضة علی كل مسلم » " عمل كرديد ؟ ! . يك قاعده طبيعی و تكوينی و روانی است كه " الانسان رهين الاحسان "يعنی انسان در گرو نيكی قرار میگيرد . پيغمبر هم فرمود : « من احيی ارضا مواتا فهو له » . هر كس زمين مردهرا احياء كند مال خودش است . هر چند اين قاعده يك قانون تشريعی |